بــاد آمــد و بــوی عنـبـــر آورد بــادام شــکوفه بر ســـر آورد
شــاخ گـل از اضطــراب بلبـل بــا آن همــه خـار ســر درآورد
تــا پـای مبـــارکش ببــوســم قــاصـد کــه پیــام دلـبـــر آورد
ما نـامـه بدو سـپــرده بـودیـم او نـــافــه مشــک اذفـــر آورد
هـرگـز نشنیــدهام کـه بــادی بتـوی گلـی از تو خوشتر آورد
کــس مثـل تو خوبـروی فرزند نشنیـد کــه هیــچ مــادر آورد
بیچاره کســی کـه در فراقـت روزی بـــه نمــــاز دیــــگر آورد
سعدی دل روشنت صدف وار هر قطــره که خورد گوهر آورد
شیــرینـی دختــران طبــعـت شــور از مـتـمیـــزان بــــرآورد
شاید که کند به زنـده در گور در عهـد تو هر که دختــر آورد
سلام به داداش عبدالله ، دوست و یار قدیمی ...
خوبی شکر خدا داداش عبدالله ؟ ... من هم خوبم الحمدالله ...
حق با شماست آقا عبدالله ... حقیقتش من چند وقت بود رو وبلاگ انجمن علمی دانشگاهمون کار میکردم وقت نشد به وبلاگ خودم برسم :
www.Theology-club.blogfa.com
ولی انشاالله به خاطر شما هم که شده و اینکه به یاد ما هستید آپ میکنم ... خیلی ممنونم که ما رو قابل میدونید...
راستی بابت نقدتون هم ممنونم ، حق با شما بود ... میتونستم از شاعر های معروف تری استفاده کنم و شما خوب مطلب رو متوجه شدید ... انشاالله کار های بعدیم رو با شما مشورت میکنم اگه نیاز به شعر و ادب داشت
براتون آرزوی موفقیت و مانایی دارم ....
سلام
ممنون علیرضا جان
منتظر مطالبت هستم
منو شرمنده میکنی با لطفت
راستش اونم نقد نبود فقط یه پیشنهاد بود که لطف کردی توجه کردی بهش.بازم ممنون
موفق باشی داداش عزیز
سلام به داداش عبدالله و احسنت به این وبلاگ پر از احساس ...
داداش عبدالله من هر وقت میام به وبلاگت روحیه خاصی میگیرم و برمیگردم ...
به قولی که دادم و نصیحت شما گوش دادم و بالاخره یه مطلب جدید گذاشتم ... خوشحالمون کن و بما سر بزن ...
موفق و موئید باشی ...