باغ غزلهای عاشقانه

اشعار عاشقانه ی ادبیات کهن فارسی ( Persian Love Poetry )

باغ غزلهای عاشقانه

اشعار عاشقانه ی ادبیات کهن فارسی ( Persian Love Poetry )

نظامی

زخم چو بر دل رسید، دیده پر از خون چراست؟ چون  تو  درون دلی ، نقش  تو  بیرون  چراست؟

 

خود  به  جهان در ، مرا ، یک دلکی بود و بس  ما همه چون  یک دلیم، قصد شبیخون چراست؟

  

چون  به  ترازوی  عشق  هر  دو  برابر شدیم   مهر تو کم می شود، عشق من افزون چراست؟

 

پیشترک  مر  مـــرا  دوســت  ترک  داشــتی   من نه همان دوستم؟  دشمنی اکنون چراست؟

 

بر   همــه  خسته  دلـان  دادگــری  کرده ای   چون به نظامی  رسید  فصد  دگرگون  چراست؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد